فرجه هام شروع شد...

باید بخونم اونم درست حسابی ...امشب فقط باید یکم فیزیک بخونم اومدم گرفتم خوابیدم بعدشم تا 7و نیم خسته بودم دیگ این یک هفته کلا تا اخر امتحانا باید فقط بخونم...بعدشم تا الان بروشور درست کردم برای درس مبانی...ساعت 10 هم میرم فیزیک میخونم...خدایا میشه من بیام این جا بنویسم...ای خدا میشه اره هوررررررررررراااااااااااااااا شکرت دوست دارااارم...بوووس(از این ب بعد چند هفته ی بار اپ میکنم ب خاطر امتحانا بعد امتحانا بازم مث قبل یعنی 1 هفته یک بار

موفق باشید

خدایا من گفته بودم عاشقتم...

امشب تو اتاق بودم تو هال اخبار میدیدن یهو صدای اقای حسینی بایو شنیدم گوشام تیز تیز کردم اخه همیشه ایشون گزارشاشون علمی و کنکوری دانشگاهیه...بعد یهو بخودم گفتم ولش کن لابد گزارش در مورد نمایشگا ایناس انگاری ی چیزی توی دلم گف ن مربوط ب....دیگ نفهمیدم جلدی پریدم تو هال بله گزارش مال دانشگاه صنعتی شریف بود...مسابقه برنامه نویسی ک از 50 دانشگاه ایزان اومده بودن ارم دانشگاه روی بادکنکا دیدم دیگ مردم....ای خدا بدش دیگ خر ذوق شدم ک نگو خخخخخ حس خوبیه میتونی عشقتو حس کنی...خدایا ممنونم بهم حال دادی خدایا من میرسم ...کمکم کن خدایا این مدت همیشه کمکم کن..کمکم کن ...خودت ک میدونی پروردگار من بوووووس

این هفته 35 ساعت 25 دیق پیشرفت کردم دممم گرم باید بترکونم یاااله...کمکم کن عشق من...البت ی چند ساعتیش بیشتر نوشتنی بود ک اونم حساب کردم اخه مغزم روی مطالب نوشتنی بحث میکرد..بابا ازم ایراد نگیر اینم خوبه بهترم میشه...من با کمکم پروردگارم پریسارو ب اهدافش میرسونمیم مگ ن هستی خدا...دمت گرم عاشقتم ...مر30ک نمیری مممنون ک تنهام نمیزاری برای همه چیز ممنونم و شکرت عاشقتم خخخخخخخ باحالی یگانه ایییییییی...

بوووووووس

ینی برنامهی افتضاح تر از این برنامهی ما برای امتحان ترم دیگ وجود نداره...

وایییییییییییییییییی خخخ عصبی شدم...اکثر دبیرا همین طوری درس دادنو رفتن ب جز دبیر شیمیمون دوسش دارم خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ هم...

اما اومدم این جا ب ب خودم بگم اگ همه چیز از اینم بدتر بشه دلیلی برای عقب کشیدن وجود ندارع...

امتحان هند3 18 ونیم شدم...عربی 18و75 دینی از 10 9و75...

باید موفق شم باید اول شم باید قولی ک 2 ساله ب خودم دادمو ولی همیشه اونی نشد...باید امسال خودمو واقعا روسفید کنم باید باید باید...خدایا بازم کمک لطفا شکرت...کمکم کن...کمکم کن...دوست دارم خدا

التماس دعا دعام کنید لطفا

من نمیدونمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم

...مهم نیس ک چی میشه ...چی میگن...نزدیک ترمه باید زورمو بزنم ...2 ساله زورمو زدم ما نشد اون طوری ک میخام قطعا اشتبا کردم...توی این شکی ندارم خیلی متلکا از دوست و اشنا و نزدیک شنیدم اما میخام بگم اهمیتی نداره باید امسال...امسال خخخخخ فرق داره با هر سال هر لغزش یعنی شکست جبران ناپذیر...میخام برسم....از شنب میرم تو فرجه این هفته اصن از فردا باید بخونم درست و حسابی...خدایا خودت ک میدونی ...خدایا الان من دیگ ب جز تو همدمی ندارم الان با جرعت میتونم بگم مونس اول و اخرمی... پس خدایا توم تنهام نذار...وگرنه له میشم...له ام نکن...خدایا 2 سال در این باره دعا کردمو نشد شایدم شد من تشخیصش ندادم شاید این دعا هارو نمیکردم اوضاع از این بدتر میشد و هزاران شاید های دیگر...خدایا ولی بیا همین امشب بازم بهم قول بده ک این 2 سال دل من با خیرتو یکیه...خدایا پرم اینم دیگ خودت شاهی....خدایا ی دل خوشی برای استارت نهایی میتونه باشه ک قطعا هست ...خدایا این استارت رو ازم نگیر کمکم کن...

خدایا این بار میشه ک بشه؟ خدایا اگ قراره یک نفر قهمرمان این میدون باشه چرا من نباشم...

خدایاااااا ی فرصت دیگس برای اثبات پریسا ب خودش ن ب کسی دیگ...ای خدا خودت ک از دلم خبر داری دیگ خدایا منظورمو میفهمی دیگ پس صغری کبری نمیخاد دیگ تو رو ب بزرگیت

فکر کردن ب گذشت ها جز اینک منو تو رو از این اکدونه دور میکنه هیچ سودی نداره...نمیدونم فردا چی میشه بذار بیاد اون وقت تصمیم میگیرم...اما چون فردای من مولد امروز من است باید امرومو زندگی کنم...من نمیدونم فقط این رو میدونم ک خدا ی هدفیو بهم هدیه کرد...حالا قراره ب کمکم هم بهش برسم...ماجرای سختی نیست دشوارم نیس همین...من باید برسم ...پریسای بدون اینده ایی ک دوسش نداره هیچه...چرا باید نا امید باشم؟ چرا دپرس باشم؟ وقتی هنوز فرصت دارم باری ساختن ایندم...گاهی فک میکنم ک من خخخخخخ خنگم و اعتماد ب نفسمو از دست میدم چرا باید از دست بدم چرا باید چیزیو از خودم صلب کنم ک هنوز حکم واقعیشو صادر نکردن...من کاری ب خوشبختی دیگران ندارم...من دنبال تعریف خودمم از خوشبختی همین...

سخت نیس...

فرصت هست تا زمانی ک من زنده ام....میخوام با افتخار بمیرم ...ی پری مهندس از جنس اهدافش

میرم شروع میکنم ب درس خوندن...بذار بگن مردم بذار حرف بزنن اونا مردمنو وب من دخلی ندارن...بذار بگن این دییووونه رو چون مهم یکی دیگس ک هنوز بهم امیدواره و داره 4 چشمی نگام میکنه...

بعدا نوشت: راستی ادما دو دستن اونایی ک 17 اذر سال 76 روز دوشنب ساعت 9 ب دنیا اومدن دسته یدوم اونایی ک در این تاریخ بدنیا نیومدن...

چیه چرا این طوری نگا میکنی دروغ ک نمیگم واقعیته ...