کنکور 95 (طلایی ترین قسمت زندگیم

ساختم برای جذاب ترین قسمت زندگیم همینو بس

باز این دل اشک شد...

سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد

اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد

من و تو پنجره‌های قطار در سفریم

سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد

ببر به بی‌هدفی دست بر کمان و ببین

کجاست آنکه دلش را سپر نخواهد کرد

خبرترین خبر روزگار بی‌خبری‌ست

خوشا که مرگ کسی را خبر نخواهد کرد

مرا به لفظ کهن عیب می‌کنند و رواست

که سینه‌سوخته از «می» حذر نخواهد کرد.

از فاضل نظری

... آغاز می کنم

من ...

روز خویش را ...

با آفتاب ِ روی تو ...

کز مشرق ِ خیال دمیده است ،

آغاز می کنم !!

من ...

با تو می نویسم و می خوانم ؛

من ...

با تو راه می روم و حرف می زنم ؛

وز شوق ِ این محال

که دستم به دست توست ،

من

جای راه رفتن ...

پرواز می کنم !!

.

.

.

آن لحظه ها که مات ...

در انزوای خویش

یا در میان جمع ،

خاموش می نشینم ؛

موسیقی نگاه ِ تو را گوش می کنم !

.

.

.

.

گاهی میان مردم . . .

در ازدحام شهر ...

غیر از تو هرچه هست ...

فراموش می کنم ... !!!

فریدون مشیری

http://ghambarak.blogfa.comمنبع

پ.ن کاش بودم برات خوب اما نیستم نمی دونم شایدم هستم و من...بی تابتم بد ک30 نیست ک بفهمد ن همدمی ن یاری قبلا ها تو بودیو درکم میکردی اما این روزا در تنهایی غرقیم ...خدایا امروز شاید همش از دست خودم حرص خوردم...نمی دانم هر چقد فک میکنم هر چقدرم کوتاهی کرده باشم حقم این نبود و نیست ب خودم گفتم پ میخای چی کار کنی دست روی دست ...اما می خام حق خودمو بگیرم از خودم...و بشم ی ادمی غیر قابل تکرار برای دنیایت خدا من انقد بد نیستم بخام انقد بدی کنم ب خود...هییی خدا چی فک میکردم و کجام درکش نمی کنم اما این دلیل نمیشه ک دیگ ادامه ندم...دلم گریس خخخ وقته دلم سلامتی میخاد ی فک سالم بدون درد و دردهایی ک این روزا تازه حسش می کنم ولی خخخ شلوغ نکردم این بار میخام دیگ از دردام نگم پرم از درد ...این روزا درد هایی ک وقت خاب دارم جایی از بدنم ک اونم تازه جزو دردام میشه...نمی دونم خخخ وا3 خودم پیش بینی نکردم چقد دیگ هستم این اوضاع پیش بره شاید ارزو بعدم مرگ بشه اما کاش قبل رفتنم ی بار دیگ هدفمو می دیدم ...خدا کاش نمی دادی کش مجذوبش نمی شدم کاش دیوانم نمیکردی یا حداقل زورشو بهم میدادی خدا من انقد ی دنیا دلگیرم از تو از خودم از همه ...و باز از خود چ کنم با این خود...خدا ب چشام نگا کن ک اشک شدن ...دلم گرفته ی دنیا ی دنیا اما من تا ابد بد نمی مونم درستش می کنم قبل اینک محکوم ب تکرار شم ...بعد یکسال محکوم کردن خودم و مجرم و متهم کردن خودم امشب بعد مدت ها دلم برایت سوخت پریسا ی من پریسای زحمت کشم پاشو بساز نذار ازت بگیرن همین امشب برام پاک بودی مبرا از هرچی تخلفی ک کردی امشب انگار باهات اشتی کردم بساز زندگیمو ازت خاهش می کنم بساز بذار خدا روت حساب کنه خدارو برای خلقتت پشیمان نکن...امان از این بغض ها از این درد ها....پرم از درد پر...





[ بازدید : 199 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 31 خرداد 1395 ] [ 23:55 ] [ pariمهندس ] [ ]

اوازه عشق من اواره نخواهد ماند...

ساعت 3 صب ی کنکوری الان خاب و امروزش کلی خونده اما من بیدار و امروز همش 2س(پست دیشب نوشتم ک شارژ سیستم تموم شد الانم ک صب شده ادامشو)

حجم نا د و بدبودنم ...

الان توی وبی بودم ک طرف شبیه یکی از بیماری های من البت متاسفانه از نوع بدش داشتم فک میکردم اگ خدا میخاست براش کاری نداشت منم از نوع بدش باشم

امروز خبر مرگ ادمی ک دو سال با من اختلاف سنی داره بر اثر بیماری مغز استخون میره از این دنیا داشتم ب ارزوهاش فک میکردم ک اون دل نداشت هدف نداشت عکساشو دیدم چقد بزرگ شده بود بچه ک بودم باهم بازی میکردیم و من فک میکردم ک اون بچ مونده عکساشو دیدم شوک شدم ...

من ایا وا3 خدا کاری داره بردن منو چرا انقد بی رحم شدم ب جسمم امروز چون رفکرم درگ استرس داشتم و فکرم درگیر بازم درد داشتم درد درد درد درد

اگ زندم اگ نفس میکشم ینی هنوز کاری هست ک باید انجام بدم ک اونم فقط من میتونم انجام بدم اینک کنکور میمونه وا3

سال بعد ,همه ی بدبختی های من از این فکر شروع شد من توی این چند روز باید همه یتلاشمو بکنم

ازت نشونه یادامه دادن خاستم هیچی نبود جز این سکوتی ک کردی رحمانم منم همین سکوتو نشونه میگیرم اینک سکوت کردی ببینی من بنده ت چیکار میکنه این سکوتت الان بعد خیلی وقتا قلبمو ترسوند الان دیدی ک ضربانم اوج گرفت این سکوت منو ترسوند ک پریسای احمق اگ همین جور راکد مونی تا بگندی خدا یجایی یروزی خشمتو بهت نشون میده انقد امید برحمانیتت بستم ک منفعل شدم بعد مدتا از خشمت ترسیدم خیلی هم ترسیدم با تمام وجود الان پاشم بازم شروع میکنم فقط بخاطر خشمت ...ترس از این سکوت...

هرشب میام توی این وب ساعت مطالعاتی می نویسم باید همه چی طبق برنامه بره جلو این بار مامانم

لعنت بمن ک کاری کردم خدا دیگ باهام حرف نزنه خدا فلن سکوتو بخشمت ترجیح میدم اگ باهام حرف نمیزنی این سکوت بهتر از خشمته

تا روز موعود خیلی خب الان همین الان شروع می کنم






[ بازدید : 198 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ يکشنبه 23 خرداد 1395 ] [ 10:14 ] [ pariمهندس ] [ ]

بودی ندیدم بودن هاتو و الان در حسرت ندیدنت غرقم

خدا ...می دونم بد کردم بد کردم ب تو ب ارزویی ک با دستای خودم بزرگ کردم ابش دادم نونش دادم بزرگش کردم

میدونم توب شکوندم خدا من ب همه ی بدی هام واقفم و از بودن های تو اگاه ...

کنارم بودی نمی دونم چرا ندیدمت چرا ندیدم مث الان ک هستیو نمیخام ببینم ...خدا قلبمو میدم بهت ساده بهم پس نده ب همه امید میدم اما خودم تهیم از هرچی ک بهش میگن امید...شریف چی شد قصم چی میشه

خدا این چ کاری بود کردم؟این حجم بدبودن رو درک نمی کنم ...چون از من از پریسا بعیده

فقط ببخش ک اونی نشدم ک میخاستی ی دنیا حرف دارم اما تو خودم میریزم

خدا ی جایی ب بعضی ادمات حالی کن ک ارامش نسبی ک خیلیا این روزامنو بهش محکوم میکنن نشون بده ینی چی همین

خدا ی چند روز مونده ن دل رها کردن ن امید ادامه دادن خودت کمکم کن می دونم ک خیلی بیشرمانس ازت کمکم میخام اما یادت نره تو خدایی و من بنده تو خدایی بنده بودن سخته خدا....

می دونم رسالتم چیه اما ازش فاصله دارم ...

برای گذاشتن وا3 سال بعد ی لغتی کم دارم ب اسم اعتماد کردن بهت ن تو خدا خودمو میگم خدا می دونی بدترین جای زندگی ی ادم کجاس اون جایی ک سر سوزنی ب خودش اعتماد نداره ن ب حرفاش قولاش قسم هاش توب هاش این جاس دیگ ادم میخاد بره و تموم کنه ...

خودت می دونی سال بعد چ خبره پ اگ از خدا بخای سال بعدو اروم کنه برات خدا هم ی چیزی کم داره اونم بهت اعتماد نداره برای اینک این اعتماد ب وجود بیاد توی این مدت همه ی تلاشتو می کنی گوش میدی همه ی تلاشتو کارایی ک باید می کردیو نکردی فهمیدی ؟

جوری ک همین 95 وصال صورت بگیره

اگ نشد اگ توی این مدت همه کار کردی برنامتو بردی جلو ولی نشد هدفت نشد اون وقته بهت اجازه ی تکرار میدم اون وقته ک محکومت میکنم ب تکرار یکسال دیگ اون وقته اما اگ این مدتو شل شدی از این بدتر شدی احمق تر شدی و احمق موندی حتی اگ اخرین نفر قبولی گروه ریاضی باشی ب خداوندی خدا قسم(این از ته دلم و بهت نشون میدم ک این قسم اولین قسم درست زندگیمه)نمیزارم بمونی و محکومت میکنم بری و تا اخر عمرت مث ی حسرت زده و عقده ای زندگی کنی محکومت میکنه اسم شریف بشه گنده ترین عقده یزندگیت

چون سال بعدم همین روزاس تلاش میخاد پس باید خودتو بهم نشون بدی این اخرین حرفای مسالمت انگیزم برات بود ...این روزا خیلی نیا رو اعصابم و سعی هم نکن انقد این سوالو ازم بپرسی ک هنوز بهم اعتماد داری یان چون جوابشو میدونی نه ...

نه دارم ن دوست دارم و ن احساسی و الانم اگ رهات نکردم ب حفظ احترام روزهای خوبیه ک برام خلق کردی پریسا میفهمی وگرنه الان اگ میتونستم بالات میاوردم

این روزا خیلی درگیرم نشو مزاحمم نباش برا خودت میگم بسته دیگ نه

این اخر

ین التی ماتوم من بتو بود

جوریمیجنگی این مدتو ک 95 اخرین بارته...

95 اخرشه





[ بازدید : 289 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 21 خرداد 1395 ] [ 19:18 ] [ pariمهندس ] [ ]

18 ونیم بعدش شد 19 ونیم:))

عاغا میدونم قرار بود نیام ولی میپکم نگم

هرچند ی دور نوشتم پریدباخدا هاهنگ کردم گف زود بنویس برو بدرس منم گفتم چمش قشنگم خب زود اوامرو بانجامم

عاغو امروز راس ساعت 9 ونیم از مدر3 زنگ زدن گفتن کارنامه نهایی امادس بیاد ببرید و تا فردا وقت هس وا3 اعتراض منم مث همیشه دیگ رفتم فضا ب اقای پدر گفتم بریم فرمودن جل3 دارم خودم میرم دیگ منم قبول نکردم گفتم نخبر خودم باید برم

دیگ گف با ازانس برو هرچند دیگ این اژانس جزوی از من شده

قبل رفتن ب غ زنگیدم ببینم او چ میکنه غ گف من مامانمو فرستادم اینا دیگ بغ گفتم ببین نرم سکته میکنم غ هم کلی تشویقم کرد برو ی جورایی شیر شدم و من کلا فقط دیفش واسم مهم بود ک باید 20 بود اما نبود حالا میگم چ شد

قبل زنگ بغ رفتم پاسخ سوالارو نیگا کردم اصن نگا نکرده بودم ی نمره ایی شک داشتم اون نموداره با انتگرال اخر رفتم دیدم ای جانم ب قربان ک درس حل کردم بقیه سوالارو نگاه کردم دیدم بلع درسته پ 20 بیست میشم ب غ هم گفتم ک دیگ مطمنم دیگ غ گف پریسابرو وگرنه دیوونه میشی عاغو ما ب ژانس زنگیدمو رفتیم ب راننده گفتم جلو در وایسید تا بیام وقتی رسیدم در در مدر3 بگو ماشین کیو دیدم اورین اقای ب.ق دیگ خوش حال بعد مدتا یخبر توپ بهش میدم بجذاب ترین فرد زندگیم در حالا حاضر ب ترین زندگیم

رفتم تو تو سال یکی از بچ هایی دیوونه میگف فلن نمیدن روانیم کردم دیگ رفتم کارناممو گرفتم بگو چند شدم ها چند خوبع؟18 ونیم دیگ قاطی کردم رفتم مسعول اعتراضویافت کردم سربع اعتراضو اینا بعد 3 طبق رفتم بالا پیش اقای ب.ق مراقب بود تو مدرسه کشوندمشش بیرون جقد خوش حال شد گف چخبر این جا چیکار میکنی بهش گفتم جواب نهایی ها اومد سریع دیفرانسیل چند شد منم گفتم 18 ونیم اولش یکم جا خورد چرا انقد بعد گفت ول کن مهم نی خودتو عذاب نده منم عصبی ک نه من اعتراض میدم اخرش دیگ چیزی نداشت گف خب برواینجارو خخخ بامزه گف

اما هیجان ق3 وقت اومدن تو ماشین متوج شدم ا8ونیم نی بلک چند باشه هاا

19 ونیم شدم و دینی ک ب 19 نیم دیدم 20 بود من خنگ رفته بودم نمره کل سالو خونده بودم ینی روانی شدم رف

من در ماشین بتاین شکل حالا رانننده چقد خنندیده

واینواین البت ب این اخری بیشتر میخوردممن مجموع این 3 تا استیکر بودم

خلا3 نزدیکای خونه فهمیدم ای وامصیبتا من با ا8ونیم رفتم اعتراض سریع جلدی پریدم خونه زنگ زدم بمدر3 الو سلام خانوم ع شمایید پریسام ببخشید بریی ب خانوم میم خانوم میم مدیر ن ها خانوم میم نمرا(بیچاره انذاشتم نفس بکشه انقد تن تن میگفتم)ک من دیفرانسیل 18ونیم نشدم بلک 19ونیم شدم حالا خانوم ع خب بازم میخای اعتراض بدی حالا من

بلع

حالا اون چقد فش داده عاغه من مطمنم 20 میشم

و ب غ زنگیدم ماجرا رو واسش گفتم چقد خندید بعد غ کلی تحریکم کرد باقای ب.ق زنگ زد بگو نمرتو اشتباه دیدی دیگ باغ بای بای کردم باقای ب.ق گفتم ک نمررو از بس هول بودم اشتبا دیدم 18 ونیم نی 19ونیم شدم دیگ اونم گف

درود بر شرفت

بعد گفتم ولی بازم اعتراض دادم گفتش هی هی هی هی ...

خلا3 امروز بهم انقد شوک وارد شد ولی این بهترین اشتبا زندگیم بود هرچند پارسال وا3 نهاییبازم اشتباه کردم البت همش چند ثانیه نبود چون بابام بود سریع فهمیدم پارسالم وقتی ب نمره حسابان رسیدم دیدم 17 س در صورتی ک باید 20 میشدم بعد ی چند ثانیه دیدم بازم ستون نمرات سالو خوندم و ستون نهایی حسابه ک 20 شده بودم چقد چسبید

خلا3 دیگ الان من ازصب فقط 8تا 9ونیم درس خوندم ی درس دینی سالدوم درس 5 ک هنوز 20 تستش موند وا3 فردا

و این روزا و ی تشویش عجیب ولی بازم ی امید عجیب

اون دوتا نمره دیگم ک واقن وجدانا افتضاح بخاطر اون دوتا امسال دیگ باید برم ب هدفم برسم نک گفتن ئیگ تاثیرش رفت منم بدجورشل کردم خخخخ بد

برم دیگ درس بخونم همه یعمومی ها بجز دینی بعدشم دیف مشتق و با احتمال خدا کنه دیگ برسم

دیروزم برای اخرینبار ماه عسل 95 رو دیدم مث همیشه همه چی قشنگ خیلی ها تو مدرسه معتقدن ک من طرز حرف زدنم وایسادنم حرکات دستم خخخ شبیه علیخانیه ولی من ازک30 مدل بر نمیدارم این شباهتع یهویی شد خب پ خوش بحال علیخانی ک شبیهمهخودشیفته کی من؟

واییی خندوانه همچقد عالی بود ک علیخانی رف دیگ قه قه میزدم ب خدا البت من قبل اینک با تیپ و قیافش حال کنم بیشتر با مخش البت یجاهایی کاملا ضد عقایدشم ولی در کل از مخش خوشم میاددیگ دیروز اخرین ماه عسل واسم بود

امروزم اولین روز قشنگم ولی من دعوتشو رد کردم

دیگ برم بخونم اگ نمی نوشتم خفع میشدم نوشتن تنها راه قرار گرفتنمه البت فلن اونم یقرار نسبی ن مطلق

حالا فقط نگرانم ک خانوم بع ب خانوم میم گفته باشع نمرمو خوب کنه البت گف تو دستم نوشتم

شب تو تلکرام بازم بهش میگم

امروز یملت دیوونه شدن

عایا اقای ب.ق فهمید من تهش چندشدم

راستی بابام دوبار با اقای ب.ق رفتن کوه

اگ بازم هیجانی نشم پ تا روز موعود






[ بازدید : 199 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 18 خرداد 1395 ] [ 16:08 ] [ pariمهندس ] [ ]

باید دلمو قرص کنم...

من باید پا بی بند ب ی چیزی بشم مث ی قسم ک بتونه دلمو قرص کنه

چیزای ک الان تایپ می کنم بعدش با یقسم تموم میشه

من دیگ از فردا مو بمو برنامه ینی 8 ونیم استارت و 2و نیم شب پایان

من دیگ نمیرم تو توهم با خودمم حرف نمی زنم

ب گذشته فک نمی کنم و حتی اینده

من فقط الانمو زیبا می کنم همین و بس

من تایم استراحت نمیرم تی ویو روشن کنم چون همه ی بدبختی ها از اون جا شرو میشه

من دیگ هیچ روزی نیس ک برناممو جلو نبرم

من تایم استراحت بین هر درس 10 دیقه ن کمترن بیشتر فقط ناهار و شام طولانی تهش نیم min

من دیگ بی خیال عمومی ها نمیشم

من دیگ خودممو نمی پیچونم

من دیگ بدقول نمیشم

من دیگ فریب شیطونو نمیخورم و

من دیگ یک منی هستم ک میخاد خلق کنه هدفشو و من ,منی هستم ک میخاد جوری تلاش کنه ک بتونه ادعا کنه دنیا بدون من یک من کم دارد

و من دیگ وبلاگ ن مال خودم هیچ بشریو نمیرم و تلگرام مادرو نمی رم مگ خخخخ ضروری ک فک نمی کنم پیش بیاد

قسمم:ب شریفم قسم ک اگ عملیش نکردم برای همیشه منو تو تموم میشیم ینی تو برای من

و بلبخند اقای ب.ق قسم ک میخام 2ماه دیگ ازم راضی باشه

وب بزرگی رحمانم ,خالق یگانه ام قسم


اینم اخرینش موفق باشید

ما ادما می تونیم بردنو بسازیم شاید با ی قسم

24 تیر 95 دارم میام ازم باید بتر30 من از تو هرا30 ندارم من کسی هستم ک تو 50 روز کارو تموم می کنم پس مراقب باش

یاحق





[ بازدید : 256 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ پنجشنبه 30 ارديبهشت 1395 ] [ 1:32 ] [ pariمهندس ] [ ]