خسته ام
از این روازیی ک همین طور الکی پلکی دارم تلف میکنم خسته شدم احح...
وقتی ی سری از دوستامو میبینم حالم بد میشه ...ی حسی میگ همه چی درس میشه ...خدا کمکم کن لطفا...ب بابام گفتم ی رفیق روانپزشک داره منو ببره پیشش همش امروز فردا میکنه شاید بهونه باشه حالا هر چی ولی تا پیش این اقا نرفتم نمیخام شروع کنم میخام برم پیشش در مورد این بی دقتی م خب اینم مشکل وا3 من همین بی دقتی..ولش کن باید جلوشو بگیرم هر چ زودتر بهتر نمیخام وسط راه یا...جلوش وایسم میخام این افت زندگیمو ریششو نابود کنم...خیلی اذیتم کرد باید از زندگیم پرتش کنم ...خدایا بابام گف احتمالا فردا میریم میخام بهش بگم اخرین راهو اسم تجویز کنه چون من انقد فرصت ندارم ینی میشه نابود بشه هر چند اراده ی خودم خیلی مهمه ولی منم تلاشمو میکنم بیشتر فک کنم فک...خدا این روزا بیشتر باش بیشتر پیشم باش ی لحظه منو تنها نذار بیشتر بیشتر از هر وقتی لطفا تورو ...خدا بمون نرو
[ بازدید : 292 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]